نکات مهم برای نگارش دلنوشته و متن ادبی (بخش اول)

 نکات مهم برای نگارش دلنوشته و متن ادبی (بخش اول)

میدانیم امروزه «دلنوشته» بیشتر از هر نوع آثار ادبی دیگر هم خوانده و هم در شبکه های مجازی دست به دست میشود. اما آیا هر دلنوشته ای ارزش ادبی دارد؟ آیا هر کسی میتواند دلنوشته نویس باشد؟ اصلا دلنوشته چیست؟ و…

با پیش آمدن از این قبیل سوالات در وهله ی اول برای خودم، بر آن شدم که تحقیقات گسترده تری بر روی دلنوشته انجام دهم. علی الخصوص آن هم وقتی که مطالب مفصلی در اینترنت وجود نداشت و نیاز دیدم که تعاریف درست تری از این قالب غریب اما به دل آشنا ارائه دهم. ترفندا همراه شماست ، برای ادامه مطلب در بخش دوم کلیک کنید

در ابتدا تعاریفی را از اهل ادبیات در این باره ارائه میدهم:

دکتر مهشید مشیری فرهنگ‌نویس، مترجم، دارای دکتری زبانشناسی از دانشگاه سوربن که نویسنده ی نخستین فرهنگ الفبایی ـ قیاسی زبان فارسی نیز است، میگوید:

دلنوشته

چگونه دل نوشته بنویسیم

امروز آمدم «دلنوشته» را برای اولین بار وارد فرهنگ فارسی بکنم و برایش تعریف بنویسم با مولفه های معنایی زیر شاید بتوان تعریف آن را به دست آورد «دلنوشته» نوعی تک گویی نوشتاری، خواه نثر و خواه موزون است که از سر دلتنگی نوشته می شود؛ اصولا صمیمانه و صادقانه است. تعارف و خوشامدگویی ندارد. بازتاب احساس و اندیشۀ واقعی نویسنده است. هدف و ساختارِ از پیش تعیین شده ندارد؛ فرمایشی نیست؛ سفارشی نیست. نویسندۀ دلنوشته وقتی بخواهد بنویسد خواستنش خود به خودی است. یعنی برای دل خودش می نویسد و در جستجوی «مخاطب خاص» نیست؛ دلنوشته از دل بر می آيد ولی جزمیت «لاجرم بر دل نشستن» را بر نمی تابد. زیرا سخنانی از دل بر خاسته ولی لاجرم بر دل ننشسته اند. و اما، دلنوشته های امروزی شاید به نوعی ادامه ی همان خطی است که بر دیواری نوشته می شد: «به یادگار نوشتم خطی ز دلتنگی در این زمانه ندیدم رفیق یکرنگی». خط دلتنگی معمولا دیوار نوشته بود. امضا نداشت. نویسندهاش معمولا ناشناس می ماند. فقط میشد حدس زد که این ناشناس، شاید خاطرخواه کسی است، شاید در عشق شکست خورده است، شاید در فراق است و انتظار میکشد، شاید از یاد رفته است. شاید تنهایش گذاشته اند، شاید به او نارو زده اند… هر چه هست دلش تنگ است، مینویسد تا از روزگار نامناسب، از محبوب ناسازگار، از رفیق نا شفیق، گلایه ای کرده باشد. دلنوشته نویس قدیم دنبال «لایک» نبود، منتظر «کامنت» و «شِیر» نمی ماند. فقط به یادگار خطی ز دلتنگی مینوشت و بعد میرفت سراغ کار و کاسبی اش. نفر بعدی هم می آمد و آن هم به یادگار خطی ز دلتنگی مینوشت و دیوار پر میشد از یادگار نویسی های کلیشه ای ز دلتنگی. دلنوشته ی امروز هم تقریبا «خطی ز دلتنگی» است. «دلنوشته نویس» مینویسد و اس ام اس میکند: «دلنوشته های کوتاه». یا پُست میکند روی وبلاگ یا در شبکۀ اجتماعی: «دلنوشته های زیبای عاشقانه» و «دلنوشته های پر معنی زندگی». امروز فرض بر این است که دلنوشته ها را کسی یا کسانی میخوانند. گاهی دلنوشته های امروز راهی است که شاید دردمندی به تو راهی بیابد، با تو همدل شود، هم داستان شود و یا «فرند»ت شود.

فیاض نظمی دبیر انجمن ادبی ادیبانه‌، شاعر و نویسنده ی کتاب “عاشقانه‌های بدون مخاطب”، فعال اجتماعی در زمینه‌ی کودکان کار و سالمندان میگوید:

در واقع هرآنچه در زمینه‌ی شعر و نویسندگی سروده و نگارش می‌شود به آن علت که آغاز احساسی از جانب فرد دارد، دل‌نوشته به حساب می‌آید.

زیبایی یک اثر هنری نیز مشروط به وجود احساسات فرد در آن اثر است که هرآنچه از دل برآید لاجَرَم بر دل نشیند.

با این تفاسیر می‌توان گفت که در ابتدا هر اثر هنری یک دل‌نوشته می‌باشد!

ادامه مطلب در بخش دوم کلیک کنید

نرگس

نرجس دغلاوی هستم یه دختر بهاری متولد ٧٨ به شدت عاشق هنر و یادگیری موضوعات جدید هستم،مدرک کارشناسی تکنولوژی طراحی لباس و دوخت دارم و در زمینه های هنری یه ذهن خلاق دارم تمام سعیم این هست که بتونم اطلاعات جالب و مورد نیاز کاربران رو جمع آوری و ارائه بدم

ارسال یک پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.